علل تمایل زنان غرب به اسلام!
در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه میآورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد ولی دنیای غرب عفاف را از زن میرباید تا او به شکل لعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین کند و شخصیت او را نابود سازد و چنین زنی دیگر معلم عاطفه نیست.
بنا بر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملتها، و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است، هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت میدهند.
نویسنده کتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب مینویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش بدست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود. از همین دو عقیده عدهای که میگویند مذهب موجد حجاب میباشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار مؤثر بوده است.
در واقع یکی از دلایل اساسی فراگیری حجاب در تمام ادیان و مذاهب و حتی اقوام بدوی، فطری بودن عفاف و پوشش است. داستان آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات میکند.
در تورات میخوانیم: چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نماست پس، از میوهاش گرفته، بخورد و به شوهر خود داد و او خورد آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند عریاناند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند...» بعد ادامه میدهد: آدم ، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رختهایی برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.» (تورات سفر پیدایش، باب ?)
شناخت شخصیت و انسانیت زن تنها در سایه حجاب متبلور میشود، این عفت و پوشش است که زن را مقامی والا مینهد. در واقع حجاب بر خلاف نظر فمنیستها نوعی تحمیل به زن نیست بلکه زن برای استحکام شخصیت خود شدیدا به آن محتاج است.
زیبایی برای زن سرمایه است، اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال زن حفظ عفاف و حجاب است.
اسلام اصرار دارد زن به جامعه بیاید منتهی با حجاب، تا درس عفت و تربیت و محبت دهد نه آموزش غریزه و شهوت.
زن نیمی از پیکره یک جامعه را تشکیل میدهد و میتواند در ابعاد مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نقش آفرین باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور او را در اجتماع را صادر کرده است. و با احکام و دستورات خردمندانه در چگونگی منش و اخلاق اجتماعی زن جلوی گسترش فساد و ناهنجاریهای ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است.
پس حجاب عامل آزادی و امنیت زن در جامعه است نه اسارت او؛ دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی بیش از هر کس دیگری اهمیت حجاب را بعنوان سلاح زنان مسلمان دریافتهاند و بهمین منظور اولین اقدامی که در راستای جنگ فرهنگی سعی در انجام آن دارند از بین بردن این پوشش و عفاف زنان است چون به روشنی میدانند که اگر این گوهر ارزشمند از زنان گرفته شود، منشاء فسادها و ناهنجاریهای عظیمی در جامعه اسلامی خواهد شد. لذا دنیای غرب با دادن شعارهایی در تساوی حقوق آزادی و حضور زن در اجتماع و نیز ترویج فرهنگ مدگرایی تلاش در منحرف ساختن جوامع انسانی بویژه جوامع اسلامی داشتند و دارد تا از این رهگذر به اهداف پلید خود که غارت منابع ملی و استیلای سیاسی و نفوذ فرهنگی است دست یابند.اسلام، زنان را به حجاب دعوت میکند و از سوی دیگر از عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتی و مکمل استفاده میکند. در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه میآورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد از این رو اسلام اصرار دارد زن به جامعه بیاید منتهی با حجاب، تا درس عفت و تربیت و محبت دهد نه آموزش غریزه و شهوت.
متأسفانه انسان شناسی غرب از جهان بینی آنها نشأت می گیرد و چون جهان بینی آنها مادی است، لذا در انسان شناسی هم سهمی از ماورای طبیعت ندارند و انسان را در قلمرو طبیعت و ماده محصور میکنند و صرفا تن شناس اند نه انسان شناس. بنابراین کسی که به انسان شناسی از منظر جهان شناسی مادی مینگرد هرگز در جهان سیر عمودی و صعودی نخواهد داشت و متأسفانه همواره سیر افقی دارد.
آنچه قابل ملاحظه است، اینست که غرب با ادعا، و شعارهایی که پیرامون آزادی زنان در جوامع خود دارد، دیده میشود که تعداد زیادی از زنان غربی روز به روز به اسلام گرایش پیدا میکنند اگر این بانوان احساس آزادی کامل میکردند که ضرورتی نداشت اسلام بیاورند و خود را محصور به حجاب کنند. پس بدون شک آنان بجهت فقدان آزادی واقعی در جوامع شان است که به حجاب اسلامی روی آوردهاند.
اسلام خواهی در غرب پیش از آنکه یک جریان اجتماعی باشد، یک خواهش و نیاز عمومی است.
یک عطش عمیق به عمق چند قرن و خلاء معنویت در حوزههای عمومی جامعه مانند محیط کار، حکومت، دانشگاه مدارس، رسانهها و حتی خانواده اساسی ترین عامل این عطش عمومی است.و اینست که مشاهده میشود جوانان غربی در اوج فناوری و پیشرفت دچار سردرگمی و بحران هویت میشوند.
منبع:سایت جهان
تو به درد ازدواج با من می خوری؟
اغلب ما صرفاً به این دلیل عاشق می شویم که بر اساس سوابق، پیشینه، سبک زندگی و شخصیت خودمان زوج مناسب خود را یافته باشیم. اغلب زوج ها و ازدواج های موفق در یک مورد مشترک می باشند و آن نکته این است که طرفین شباهت هایی بین شخصیت، باورها، ارزش ها و سبک زندگی مورد علاقه خود با یکدیگر داشته اند و این شباهت ها به حدی است که می توانند زندگی توام با تفاهم را با هم داشته باشند.
کشف این مورد که چه همسری(زن یا مرد) می تواند مرا خوشحال کند و در زندگی موجب آرامش من شود تنها در نتیجه ی رشد شخصی خود و کشف خود واقعی شماست. در حقیقت با رشد و تغییر شخصی شما، خواسته هایتان از همسرتان نیز تغییر خواهد کرد.چنان چه هنوز وقت کافی صرف خودشناسی واقعی نکرده اید به سادگی نمی توانید بفهمید از همسرتان چه می خواهید و این که اساساً چه کسی برایتان مناسب است.
چنان چه هنوز وقت کافی صرف خودشناسی واقعی نکرده اید به سادگی نمی توانید بفهمید از همسرتان چه می خواهید و این که اساساً چه کسی برایتان مناسب است.
لیست تفاهم به چه دردی می خورد؟
بهتر است لیست تفاهم خود را تهیه کنید، چراکه این لیست در شناسایی همسر مناسب به شما کمک خواهد کرد؛ چنان چه گزینه مورد نظر خود را انتخاب کرده اید ، ترتیب دادن این لیست تفاهم به شما کمک می کند نواحی مشکل ساز رابطه ی خود را شناسایی کرده به علاوه می توانید متوجه نکات مثبت و قوت همسرتان نیز بشوید و قدر آنها را بدانید؛ چنانچه در این فکر هستید که نامزدی خود را به هم بزنید ، لیست تفاهم به شما کمک می کند تا بدانید چه مشکلی دارید و از چه ناحیه ای ضربه می خورید؛ چنانچه در فکر ازدواج هستید لیست تفاهم به شما کمک می کند فراموش نکنید از همسر ایده آلتان چه می خواهید و خواسته های واقعی شما کدام ها هستند؛ همچنین این لیست به شما کمک می کند تا همچنان در مسیر درست باقی بمانید. فرصت مناسبی بیابید و در سکوت و آرامش به خصوصیات و ویژگی هایی که در همسر مناسب به دنبال آن می باشید بیاندیشید حتماً به یاد داشته باشید موارد زیر را در لیست زیر منظور کنید:
چگونه لیست تفاهم درست کنید؟
1 - علایق شخصی:
علاقه مند به مطالعه و یادگیری باشد، علاقه به هنر داشته باشد، اهل موسیقی باشد، علاقه به مسافرت داشته باشد و غیره...2 - اطلاعات داده های ظاهری:
سن، قیافه، هیکل، سرو وضع
3 - بهداشت و سلامت:
ورزش، رژیم غذایی، سیگار، مشروبات الکلی
4 - نگرش های فلسفی و اخلاقی:
دید و نگرش مثبت به همه چیز داشته باشد، اخلاقمند باشد، با صداقت باشد، علاقه مند به ارزش های قدیمی و بعضاً از مد افتاده باشد، علاقه به روابط اجتماعی داشته باشد.
5 - سوابق تحصیلی:
تحصیلات دانشگاهی داشته باشد یا نداشته باشد ، کتاب خوانده (با اطلاع)باشد، روشنفکرباشد، علاقمند به رشد شخصی خود باشد...
6 - استعداد و قریحه در هنر، سرگرمی، لباس پوشیدن :
علاقه به امور فرهنگی و کلاسیک داشته باشد، بسیارخوش سلیقه و انتخابگر باشد، علاقه به خرید لباس و پوشیدن لباس های زیبا باشد.
7 - سبک های اجتماعی:
برون گرا باشد،گرم و صمیمی باشد، رفتار دوستانه با دیگران داشته باشد،
و یا درون گرا باشد، خانواده مدار باشد، علاقه مند به بچه و خانواده باشد، با مردم راحت باشد.
8 - علایق معنوی روحی و مذهبی:
درون نگر باشد، علاقه مند به کمک به دیگران باشد، ایمان به خدا داشته باشد.
9 - سبک عشقی:
به راحتی احساسات خود را بیان کند، نگرش مثبت به عشق ورزی و روابط خصوصی داشته باشد، علاقمند به رابطه ی متعهد و ماندگارباشد، احساساتی بودن، مهربانی، واقع گرا بودن، رمانتیک بودن، ابرازگر بودن یا نبودن.
10 - اهداف شغلی مالی و اقتصادی:
ثبات مالی و اقتصادی داشته باشد، دور اندیش و محافظه کار باشد، سختکوش باشد، مهارت داشتن در برنامه ریزی در رسیدن به اهداف، فعالیت در کارهای عام المنفعه، درشغلش موفق باشد.
سعی کنید تا آنجا که می توانید موارد خاص و ویژه را نیز در لیست خود منظور کنید. یک راه برای این که چیزی را از قلم نیندازید این است که حتماً خصوصیات و ویژگی هایی را که دنبالش بوده اید و روابط شما فاقد آن موارد بوده و باعث بروز مشکلات و درگیری برای شما شده بوده را نیز در لیست خود وارد کنید.
اگر متوجه می شوید که مدام کسی می شوید که می خواهید همسرتان را تغییر دهید و به شخص ایده آل خود تبدیل کنید دست از این کار بردارید در این گونه مواقع شما معشوق خوبی نیستید بلکه تبدیل به تعمیر کار و مکانیک آدم شده اید
نکته مهم:
باید بدانیم که هرگز نباید عاشق توانایی های بالقوه و پتانسیل های کسی شویم؛ چراکه شما یک مرکز بازپروری نیستیداما اگر متوجه می شوید که مدام کسی می شوید که می خواهید همسرتان را تغییر دهید و به شخص ایده آل خود تبدیل کنید دست از این کار بردارید در این گونه مواقع شما معشوق خوبی نیستید بلکه تبدیل به تعمیر کار و مکانیک آدم شده اید. اگرچه همه ما مدام در حال تغییر هستیم نکته کلیدی این است که همسر شما خودش باید تمایل داشته باشد تغییر کند.
گروه خانواده وزندگی تبیان - نویسنده:سمیه زادهوش
تنظیم:حدیثه نصری مقدم
دختری هستم 20 ساله. امسال هم کنکور دارم. البته پارسال هم پشت کنکوری بودم اما انتخاب رشته نکردم چون نتیجه کنکور اصلاً مورد قبول خودم و خانواده ام نبود. قضیه این است که من چند وقتی است برای رفع خستگی و البته کسب اطلاعات در مورد درس و کنکور بهنت می آیم. در همین گیر و دار با پسری آشنا شدم که 23 ساله و دارای مدرک مهندسی است. اوائل صحبت های معمولی در مورد درس و کنکور بین ما رد و بدل می شد اما بعد از حدود یکماه از آشنایی گفت که به من علاقمند شده. من که درگیر کنکور بودم به حرف او توجهی نداشتم.
من با پسرهای خیلی زیادی چت کرده ام و هدفم از این کار به دست آوردن شناخت نسبی از پسرها بوده. مطالب زیادی در مورد فریبکاری دخترها شنیده ام. کتاب های زیادی را خوانده ام و به خودم قول داده بودم که هیچ وقت با هیچ پسری رفاقت نکنم و حواسم را جمع کنم که فریب حرف های عاشقانه آنها را نخورم. همیشه حماقت دخترهایی را که دل به صحبت های علاقمندانه پسران می سپارند به مسخره می گرفتم و اساساً دوستی دختر و پسر را اشتباه می دانستم. بهرحال سعی می کردم او را از لحاظ صداقت محک بزنم. بحث های ما شده بود بحث های درس و کنکور و گاهی هم اتفاقات سیاسی. بتدریج و پس از ارتباطات مکرر متوجه شدم که این پسر با پسرهای دیگر تفاوت داره.
اصلاً متوجه نشدم که مباحثات درسی و سیاسی چرا کار من را به علاقه کشاند. من که تجربه بسیاری (به نظر خودم) در مورد این نوع رابطه داشتم پس چرا داشتم به او دل می بستم.
صداقت خاصی در کلامش پیدا می کردم و ... پس از مدتی خواستار این شد که از من شماره تلفنی داشته باشد تا به غیر از نت ارتباط تلفنی هم داشته باشیم. اصلاً متوجه نشدم که مباحثات درسی و سیاسی چرا کار من را به علاقه کشاند. من که تجربه بسیاری (به نظر خودم) در مورد این نوع رابطه داشتم پس چرا داشتم به او دل می بستم. داشتم مطمئن می شدم که او مرد زندگی من است و قرار بود تا چند وقت دیگه قضیه رو به خانواده هایمان اطلاع دهیم. اما با یک پیامک عاشقانه از طرف او که خطاب به شخص دیگری بود و اشتباهاً به گوشی من ارسال شده بود همه چیز تغییر کرد. اعتبار و اعتمادی که برای او قائل بودم به یک دفعه از بین رفت و ...
**************************
دوستی های خیابانی یا دوستی هایی در نت مبحثی است که در مجامع و مطبوعات و سایت ها بسیار مورد توجه کارشناسان اجتماعی قرار گرفته. روانشناسان مکرراً به این قضیه اشاره دارند که اینترنت و فضاهای مجازی محیط مناسبی برای دوستی و آشنایی و ازدواج ، حتی کمک گرفتن برای مسائل درسی نیست. افراد در دنیای حقیقی هم می توانند با هزار فریب و نیرنگ ارتباط های صمیمانه برقرار کنند و به اصطلاح گنجشک را به جای قناری رنگ کنند و بفروشند چه رسد به فضاهای مجازی که هیچ ضمانتی برای شنیده ها و گفته ها و حتی دیدنی ها وجود ندارد.
درست است که دوران جوانی چنین اقتضا می کند که جوان خود تجربه کند و خود به آزمون و خطا بپردازد. اما بسیاری از مسائل ارزش آن را دارد که پای صحبت بزرگترها بنشینیم و از تجارب سیاه و سفید آنها عبرت بگیریم. بسیاری از جوانان به بهانه تفاوت نسل ها می خواهند روزگار را خود بر دوش بکشند و خود به کارزار شناخت وارد شوند و با استفاده از موقعیت های گوناگون طرف مقابل را به محک بگذارند اما غافل از اینکه برای شناخت انسان این موجود پیچیده باید هزاران هزار دید و شنید و به یک نوع ارتباط نمی توان بسنده کرد. در پاسخ بسیاری افراد ابزار می کنند که خب آشنایی اولیه را در این فضا ایجاد می کنیم و در صورت مقبول بودن قرار را به دنیای حقیقی و ملاقات ها می کشانیم در حالی که در آن زمان دلبستگی ها و علاقمندی اجازه تفکرات منطقی و معقولانه را از دو طرف سلب می کند و هر دو تنها در غالب منطق اما با احساسات صرف به ادامه رابطه می پردازند.
دسته ای دیگر نیز به بهانه دوستی، خوش گذرانی، سر کار گذاشتن، شناخت جنس مخالف و ویژگی های آن به روابط پا می گذارند غافل از این که طبیعت چنین اقتضا می کند که رابطه زمان دار دو شخص از جنس مخالف گاه هدف و نیت نمی شناسد و علم غیب هم نمی داند. ناگهان زمانی چشم عقل باز می شود که گرفتار و درگیر احساسات شده اند و زمان ،زمان جدایی است اما با دلی آکنده از وابستگی. خیلی ها معتقدند که ما فریب احساس را نمی خوریم اما باید خدمت این عده عرض کرد که خیلی مطمئن نباشید و برای کسب تجربه قصه گذشتگان را بخوانید به علاوه چه ضمانتی برای به دام نیفتادن مخاطب شما در این ارتباط وجود دارد؟ مراکز مشاوره بسیار دیده جوانانی را که از رهگذر زمان و به علت علاقه به تجربه اندوزی و یا استقلال در شناخت افراد به خدمات روانشناختی و مشاوره پناه آورده اند و قصه پشیمانی و نجات و رهایی. اما ....
فهیمه کهتری - خانواده و زندگی
اسارت در دام شهوت
یکی از آسیب های جدی ای که امروزه برای جوانان عزیز به خصوص در وضعیت فعلی جامعه و دشوار بودن امر ازدواج به وجود آمده است، عادت به خودارضایی است. در زمینه درمان این عادت ناپسند، باید گفت که تنها راه درمان واقعی آن, ازدواج است. خودارضایی مغز را تضعیف میکند و قدرت یادگیری و یادآوری و تمرکز فکر و نیروی اندیشه و استدلال را تا حد بسیار زیادی پائین میآورد. باعث فراموشی می شود . هوش و نیروی حل معادلات ریاضی و اقتصادی و هنری و اجتماعی مغز را ضعیف میکند. نیروی هنری و آفرینندگی (نیروی تخیل) را به شدت ضعیف میکند. لرزش دستها و سر و اعضای بدن را موجب میشود. ضعف بینایی، دوبینی، پیرچشمی، آستیگمات را سبب میشود. ضعف شنوایی گوش را موجب میشود. تحریک پذیری و خشم به وجود می آورد. باعث کمی حافظه (Memory)، عدم تمرکز حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید میشود.
در افراد گرفتار خودارضایی، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلولهای خونی با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونی، ضعف و خستگی در این افراد است. خودارضایی خیلی شدید و بیمارگونه به تدریج تغییرات هورمونی و شیمیایی نیز در بدن ایجاد می کند.
دلیل این همه عوارض و عواقب منفی از طریق روندی که در مغز صورت می گیرد قابل توجیه است. یک تحریک جنسی در روابط زناشویی با تحریکات دو مسیر, یکی مسیر رفلکسی که ناشی ازتحریک حس پنجگانه بخصوص لامسه و بینائی , و دیگری مسیر ذهنی که ناشی از تحریکات ذهنی است ، صورت می گیرد. آنچه توضیح داده شد مسیر طبیعی ارضای جنسی بود ولی طی خودارضایی مسیر تحریکات رفلکسی ناشی از حس های پنج گانه, بجای حس لمس تمامی بدن, محدود به حس لمس موضعی میباشد. و تحریک سایر احساس در حد صفر خواهد بود. لذا جهت رسیدن به آستانه ارضای جنسی, لازم است مسیر ذهنی جبران کمبود تحریکات مسیر رفلکسی و حسی را بنماید, لذا با فشار ذهنی و عصبی مضاعف , مغز مسیر را به سمت رسیدن به حد آستانه طی می کند. که این فشار مضاعف می تواند با تکرار, عوارض عصبی ببار آورد. و همچنین بتدریج مرکز عصبی تحریکات جنسی با کاهش آستانه سعی در جبران این کمبود تحریکات حسی را خواهد کرد تا مغز فشار کمتری را متحمل گردد. و بتدریج فرد مبتلا به زود انزالی خواهد شد.
لذا سعی داریم اطلاعاتی را در زمینه گناه بودن, آثار و عواقب این عمل نا شایست و روش های کنترل و درمان در اختیار شما بگذاریم. این خود شما هستید که با عزمی راسخ به مبارزه با این انحراف جنسی خواهید پرداخت. امیدواریم به زودی وسایل ازدواج شما فراهم گردد و شما از این نظر خاطرتان آسوده شود.
خودارضایی مغز را تضعیف میکند و قدرت یادگیری و یادآوری و تمرکز فکر و نیروی اندیشه و استدلال را تا حد بسیار زیادی پائین میآورد. باعث فراموشی می شود . هوش و نیروی حل معادلات ریاضی و اقتصادی و هنری و اجتماعی مغز را ضعیف میکند. نیروی هنری و آفرینندگی (نیروی تخیل) را به شدت ضعیف میکند
روش ترک این عادت زشت:
همانگونه که عالمان اخلاقی مطرح نموده اند، هر روش درمانی در اخلاق و خود سازی، مبتنی بر طی کردن سه مرحله "علم، حال و عمل" است، بنابراین برای خارج شدن از این مشکل، دو روش درمانی "شناختی و رفتاری" پیشنهاد می شود. وظیفه ما دادن آگاهی و شناخت است و کاری که خود شما باید انجام دهید التزام عملی به دستورالعمل ها و به کار گیری دقیق روش های رفتاری ای است که در ذیل ارائه می شود.
نیاز به آگاهی:
خود ارضایی یک انحراف عملی است و باید با عمل و رفتار با آن مقابله کرد و راه درمان آن جز با رعایت دقیق دستورالعمل محقق نمی شود, ولی چون هر عملی نیاز به دانش و اطلاعات خاص خود دارد, بنابراین راه کنترل و درمان این بیماری و عادت زشت نیز بدون کسب آگاهی میسر نیست . آگاهی, ازطریق مطالعه در آثار و اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، بدست می آید. زمینه های مطالعه عبارتند از:
1- اینکه این عمل به لحاظ شرعی حرام و از نظر اخلاقی گناه محسوب می شود و هر گناهی نور ایمان را تضعیف می کند و باعث تاریکی و آلودگی روح انسان می شود. نوری که انسان بدان نیاز فراوان دارد و در اثر فقدان آن، در قیامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.
2- مطالعه در پی آمد ها و عواقب سوء آن.
3- آشنایی با روش پیشگیری و درمان.
گناه خود ارضایی:
«خودارضایى» یکى از راههاى انحرافى در ارضاى میل جنسى است که نسل جوان را در معرض آسیبهاى جدى قرار مىدهد. این عادت می تواند استعداد و توانایی های فراوان یک جوان را به نابودی بکشاند و حال و آینده او را تباه کند. استمنا و یا به عبارتی خود ارضایی، از نظر شرعی واخلاقی، حرام و گناه محسوب می شود. این عادت ناپسندی به لحاظ اخلاقی، بعد معنوی انسان را به سختی می آزارد، روح او را تاریک می نماید، آزادی معنوی انسان را سلب می کند و در مسیر خود سازی و کمال، آدمی را با چالش جدی مواجه می کند. مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان، خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد.
و بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست. به طور قطع "خود ارضایی" یکی از "گناهان " است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی از جمله مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش" گناهان کبیره" نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند.
چند راهکار کلی برای درمان
1- برنامهریزی برای کار مداوم
جوانان و نوجوانان از نیروی سرشار و فوقالعادهای برخوردارند. این نیرو اگر در زمینههای دیگر مورد استفاده قرار نگیرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرایط سنی آنها در قالب امور جنسی و شهوانی ظاهر خواهد شد. اگر جوانان و نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نیرو و توان خود رادر این زمینه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غریزه جنسی در آنان پیشگیری میشود.
2- تنظیم خواب
تحقیقات نشان میدهد که بیشتر انحرافات به خصوص در زمینه مسایل جنسی از فکرهای ناسالم و خیالپردازیهایی که جوانان قبل از خواب رفتن دارند، ناشی میشود. بنابراین، یکی از روشهای پیشگیری از انحرافات این است که برنامه خواب به صورت دقیق تنظیم شود و تا زمانی که خواب بر شما غالب نشده به رختخواب نروید. طبیعی است اگر جوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشههای شهوانی و تحریکآمیز معمولاً در این مواقع به سراغ جوان میآیند، تنظیم ساعات خواب برای جوان، ضرورت خاصی مییابد. صبحگاهان به محض اینکه از خواب بیدار شدید. بیدرنگ از بستر برخیزید و توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر خواب، بسیار زیانبار است، جسم را سست و ناتوان میسازد و وسوسههای شوم در دل فرد ایجاد میشود.
3- دوری از محیطهای آلوده و ناسالم
یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کل انحرافات اخلاقی، محیط آلوده و محرکهای شهوانی است. محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک در گرایشهای انحرافی، منجر به طغیان غریزه جنسی در جوان میشود. مسایلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر،استفاده نادرست از اینترنت در تحریک شهوت و غریزه جنسی جوان مؤثر است. 4- استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
یکی از زمینههای پیدایش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفادة نادرست آنها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولانی و بیبرنامه نوجوانان را عاصی و سرگردان میکند. آنها به تدریج سرخورده و مأیوس میشوند و در نتیجه به دنیای درون خویش پناه میبرند و در کنج خلوت و انزوا راهی برای مشغولیت خود میجویند.
5- پیشگیری از روابط ناسالم
جوانان و نوجوانانی که با افراد منحرف و بیبند و بار دوست و رفیق هستند، کم کم به انحرافات کشیده میشوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار میگیرند. نفوذپذیری جوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروهها است. برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی سعی کنید از دوستیهای آلوده و مشکوک جداً پرهیز نموده و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار نمایید.
6- پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش
آن چه بیش از همه ضروری است و به صورت زیربنایی در شخصیت و رفتار جوان مؤثر است. پرورش معنویت و تقویت ایمان و تقوای الهی است. اگر با تقویت ایمان و نیروی اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقویت گردند، بدون شک بخشی از مشکلات آنان به ویژه در زمینه مسایل اخلاقی و شهوت و غریزه جنسی درمان میشود.
یقین داشته باشید، تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقویت نگردد، هیچ ضمانتی از شهوت و انحرافات اخلاقی وجود ندارد.
7- تسهیل و تسریع ازدواج
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزه جنسی میکند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزه جنسی میباشد، نیز اقدام کند و دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، میخواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و... از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازیهای غیر منطقی نداشته باشند.
برای برون رفت از این مشکل به همه دوستان توصیه می کنیم کتاب " مشکلات جنسی جوانان" نوشته حضرت آیت الله مکارم شیرازی را مطالعه نمایند .
منابع
سید مصطفی علم خواه - تالار گفتمان پیشگامان رهایی
دکتر جایا- سایت پزشکی
سایت مهندسی پزشکی ایران
بخش خانواده ایرانی سایت تبیان
فرآوری و تنظیم: کهتری